سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی دریاچه چالیدره مشهد

چالیدره

دریاچه چالیدره طرقبه مشهد

مجموعه تفریحی و گردشگری چالیدره یکی از دره های فرعی شش گانه موجود در منطقه طرقبه است و دارای دو جداره شمالی مجاور جاده نغندرو جداره جنوبی مجاور جاده طرقبه – عنبران بوده که از محدوده مشهد – طرقبه جدا شده و یک منطقه کاملا مجزا را به وجود آورده و جداره غربی آن، دره ای با قنات خصوصی و باغ موجود و اراضی منابع طبیعی بوده و شمال آن نیز دره ها و ارتفاعات بایر و بکر است ، جداره شرقی نیز علاوه بر راه نغندر، مجموعه مسکونی فرهنگیان و اراضی تپه ماهوری بکر قرار دارد.
دریاچه چالیدره طرقبه مشهد

 

موقعیت ایده آل و خاص و جاذبه های زیبای طبیعی منطقه گردشگری چالیدره و استقبال روز افزون بازدید کنندگان و گردشگران از این منطقه زمینه را برای توسعه بیشتر این مجموعه فراهم ساخته است.

همین عوامل موجب شد تا هیأت محترم وزیران در مصوبه دوره دوم سفرهای استانی دولت نهم به مشهد مقدس حوزه سد چالیدره را به عنوان منطقه نمونه گردشگری ملی معرفی کند تا بستر انجام فعالیت های ماندگار به سوی چشم انداز نهایی فراهم شود.

مدیرعامل مجموعه نمونه گردشگری چالیدره در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: کل مساحت سایت یکصد و 60 هکتار است و از نظر فضای سبز دارای 32 هزار اصله درخت کاشته شده است.

مصطفی فخریان با اشاره به ساخت 16 دستگاه ویلای دو خوابه برای اقامت مسافران و گردشگران در طول سال و تعطیلات نوروزی افزود: کل حجم دریاچه یک میلیون متر مکعب آب است و در طرح تهیه شده 60 درصد به فضای سبز اختصاص و 40 درصد برای انجام عملیات ساختمانی شامل دهکده غذا، سلامتی، شهربازی و رستوران در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه این سایت دارای منطقه بندی های خاص است تصریح کرد: این منطقه بندی ها شامل منطقه تفرجگاهی و گردشگری عمومی، منطقه اقامتی و کمپینگ، منطقه ورزشی، منطقه تفریحی و منطقه فرهنگی و اداری است.

شهردار طرقبه در خصوص منطقه تفرجگاهی و گردشگری عمومی به خبرنگار مهر گفت: این محدوده از سایت با مساحت حدود 60 هکتار، که تقریباً 60 درصد کل مجموعه را شامل می شود، با توجه به نوع نقش تعریف شده، برای استفاده و بازدید عموم گردشگران آزاد بوده و هزینه ای بابت حضور گردشگر دریافت نمی شود و حداکثر هزینه دریافتی، ورودیه بابت وسیله نقلیه به مجموعه است.

حسین ثابت گلستانی عضو هیئت مدیره سایت گردشگری چالیدره طرقبه در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: سعی کردیم با استفاده از پتانسیل طبیعی بافت زمین و شرایط توپوگرافی موجود در محدوده سایت برای تفرج طبیعی و حرکت پله ای گردشگران و بازدید کنندگان بهره برده شود که حدود 38 درصد مساحت کل مجموعه را شامل می شود.

 

وی نوار تفریحی ساحلی دریاچه را از دیگر جاذبه های این سایت معرفی کرد و گفت: این محدوده حدود 22درصد مساحت کل مجموعه را شامل می شود و به عنوان قلب سایت چالیدره بوده و برای جمع و پخش شدن گردشگران، ایفای نقش می کند.

عضو شورای شهر طرقبه جانمایی منطقه تفریحی و شهربازی “دیزنی لند کوچک” در یکی از مرتفع ترین نقاط سایت و مشرف به دریاچه را از ویژه گی های منحصر بفرد این مجموعه برشمرد و افزود: انواع وسایل بازی مدرن تفریحی و سرگرمی برای پرکردن اوقات فراغت گردشگران وارد شونده به مجموعه در آن احداث خواهد شد.

شهردار طرقبه یکی از اهداف توسعه‌ای در طرح جامع چالیدره را مبحث تعامل بین انسان و محیط با سازگاری یکسان بین آن ها دانست و گفت: در مجموعه گردشگری چالیدره پوشش گیاهی به عنوان بخشی ثابت از محیط طبیعی مورد تأکید قرار گرفته و با توجه به عملکردی که برای آن در بخش های مختلف تعریف شده هماهنگ با مقیاس پروژه ها در این سایت تفرجگاهی استفاده شده است.

وی بیان کرد: منطقه ورزشی به عنوان یک زون نیمه عمومی و با اخذ هزینه ورود پیش بینی شده و مساحت حدود 5 هکتار، حدود 5درصد مساحت سایت چالیدره را دربر می گیرد و مجهز به انواع ورزش های مدرن و روز روباز و داخل سالنی خواهد شد.

فخریان با اشاره به ایجاد منطقه اقامتی و کمپینگ در سایت گفت: این منطقه بر اساس اصل عمومی منطقه تفرجگاهی و اختصاصی کردن بخش اقامتگاهی، جانمایی و شکل گرفته است و دارای 4 محوطه شامل کمپینگ، پیک نیک خانواده، هتل آپارتمان و ویلاهای اقامتی و محوطه باشگاه مراسم است.

وی افزود: این زون با مساحت حدود 25 هکتار، حدود 25 درصد مساحت سایت چالیدره را به خود اختصاص داده که با دارا بودن ورودی مجزا و اختصاصی و کنترل ورود و خروج گردشگران، اداره می شود.

گفتنی است از برنامه های تفریحی این مجموعه گردشگری می توان به قایقرانی، ماهی گیری و اتراق خانوادگی اشاره کرد.


درباره پیشینه مشهد

مشهد

تاریخچه ی مشهد

مشهد کلان‌شهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با 328 کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 این شهر با 2?766?258 تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران است. این شهر به واسطه? وجود حرم علی بن موسی الرضا، هشتمین امام مذهب شیعه، سالانه پذیرای بیش از 27 میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است. شهر مشهد در حوزه? رودخانه? کشف‌رود و در دشت مشهد بین کوه‌های هزارمسجد و بینالود گسترده شده‌است. بیشینه? ارتفاع شهر مشهد 1150 متر و کمینه? آن 950 متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینه? درجه حرارت در تابستان‌ها 43 درجه بالای صفر و کمینه? آن در زمستان‌ها 23 درجه زیر صفر است. مشهد دارای 13 منطقه? شهرداری است و شهردار آن، توسط شورای شهر 25 نفره انتخاب می‌شود. این شهر دارای یک فرودگاه بین‌المللی، یک ایستگاه راه‌آهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن می‌سازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانه? تاکسی‌رانی و اتوبوس‌رانی و قطار شهری انجام می‌شود. اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شده‌است. بیش از 93? مردم مشهد فارسی‌زبان هستند. تراکم جمعیت در مشهد بیش از نه هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال 1388 رسماً به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد. هم‌چنین مشهد به عنوان «پایتخت فرهنگ اسلامی» در سال 2017 برگزیده شده‌است. نام واژه? «مَشْهَد» (جمع: «مَشاهِد») به معنی محل شهود و محل شهادت است.[4] به باور شیعیان، علی بن موسی الرضا پس از قتل به دست مأمون، خلیفه? عباسی، در سال 203 هـ. ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهدالرضا» خوانده شد و کم‌کم بر پهنه? آن، به‌ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی، افزوده شد و مردم توس (طوس) به مشهد کوچ داده شدند؛ و به مرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد.[5] هم‌چنین به مشهد نام «قبله? هفتم» را نیز اطلاق می‌کنند.[4][یادداشت 2] پیشینه? کاربرد نام مشهد نقشه? ایران در سال 1126 خورشیدی که توسط امانوئل بوئن، جغرافی‌دان و نقشه‌کش بریتانیایی، ترسیم شده‌است. این نقشه که وسعت و محدوده? پادشاهی دودمان افشاریه را نمایش می‌دهد، اسامی بسیاری از مناطق، شهرها، دریاچه‌ها و دریاهای آن زمانِ ایران را نیز دربرگرفته‌است. این نقشه از کشور ایران در سال 1747 (میلادی) میلادی، برابر با 1126 خورشیدی و 1160 قمری و در زمان سلسله? افشاریان رسم شده‌است. نام مشهد در کنار نام توس در نقشه مشهود است. نوشتار اصلی: طوس پیش از قتل علی بن موسی الرضا در 203 هـ. ق، و دفن او در کاخ حُمَید بن قَحطَبه در سناباد نوغان، خبری از مشهد نبود. حتی نام نوغان توس از سده‌های اولیه? اسلامی به بعد در متون راه یافته و پیش از آن تقریباً هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسیِ بعد به چشم می‌خورَد. در نتیجه، تاریخچه? مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس، و در دو سده? اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است.[6] اینکه توس هم یک شهر و هم یک منطقه است، همراه با این واقعیت که هر دو ناحیه همواره به عنوان شهرهای اصلی منطقه در نظر گرفته می‌شوند، این باور نادرست را در میان جغرافی‌دانان متأخر عربی رواج داده که توس، پایتخت شهری دوبخشی شامل تابران و نوغان بوده‌است. این باور در مورد دوبخشی بودن شهر توس به طور عام در ادبیات اروپایی راه یافته‌است. سِر پِرسی سایکس و به دنبال وی، ئی. دیز[یادداشت 3] صراحتاً این تصور را به چالش کشیدند. جغرافی‌دانان قدیم‌تر عرب به‌درستی تابران و نوغان را به عنوان دو شهر کاملاً مجزا، از یکدیگر متمایز کردند. ویرانه‌های تابران، توس و مشهد در حدود 19 کیلومتری یکدیگر قرار دارند.[7] مشهد در نوشتار محدثان، مورخان و جغرافی‌دانان دوره? اسلامی در سده? سوم هجری، ابن بابویه قمی قمی در کتاب عیون اخبار الرضا فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همه‌جا واژه? «مشهد» و «مشهد رضوی» را آورده‌است.[8] ابن حوقل در سده? چهارم هجری به سادگی این مکان را مشهد نامیده؛ یاقوت حَمَوی، در بیانی صریح‌تر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهاده‌است. مشهد به عنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التّقاسیم فی معرفهِ الأقالیم محمد مقدّسی (مَقدِسی) و اواخر دهه? سوم قرن چهارم هجری پدیدار شده‌است. در حدود نیمه? قرن هشتم هجری، ابن بطوطه در سفرنامه? خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کرده‌است. به نظر می‌رسد نام نوغان که هنوز هم بر سکه‌های نیمه? اول سده? هشتم هجری تحت حاکمیت ایلخانیان دیده می‌شود، به‌تدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته می‌شود. اغلب در ادبیات و به‌ویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفته‌است؛ برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضیِ این نام.[7] معین‌الدین محمد الزّمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم هجری، در کتاب روضات‌الجَنّات فی أوصاف مدینهِ هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام برده‌است.[9] و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سده? چهاردهم هجری از واژه? «مشهد مقدس رضوی» استفاده کرده‌است.[10] پیشینه نوشتار اصلی: پیشینه مشهد نوشتار(های) وابسته: علی بن موسی الرضا، ابومسلم خراسانی، جنبش سیاه‌جامگان، مأمون، حمله مغول به ایران، افشاریان، نادر شاه، واقعه مسجد گوهرشاد و بمب‌گذاری در آرامگاه علی بن موسی حوضه? رودخانه? کشف‌رود که شهر مشهد در آن قرار دارد، به خاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام به عنوان یکی از بخش‌های موردتوجه برای سکونت در خراسان به حساب می‌آمده‌است. در نزدیکی شهر کنونی مشهد، شهری به نام توس وجود داشته‌است. اهمیت این شهر در دوران اسلامی به استقرار یکی از مهمترین زیارتگاه‌های جهان که برای امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا، ساخته شده‌است، بازمی‌گردد.[7] بنابراین، آنچه سناباد نوغان را در سرتاسر جهان مشهور ساخت، نه آرامگاه هارون الرشید، خلیفه? عباسی، بلکه زیارتگاه امام شیعه بود و شهر بزرگی که با گذشت زمان در اطراف روستایی کوچک گسترش یافت، المشهد (مشهد) عنوان گرفته‌است که به معنای «حرم حزن‌انگیز» است (در درجه? اول، حرم شهیدی از خاندان پیامبر اسلام).[7] مشهد در دوره? خلافت اسلامی موقعیت خراسان و توس (طوس) در نقشه? ایران در عصر خلفای عباسی، برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخیِ سرزمین‌های خلافت شرقی به گفته? تاریخ‌نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، راهی توس شد تا از کُنارَنگِ توس، مرزبان خود در آن خطه، پناه بخواهد، اما کنارنگ یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. پس از آن، کنارنگیان به رغم فتح خراسان توسط اعراب، همچنان نفوذ خود را در خطه? توس حفظ کردند و تا پایان عصر امویان، در آن‌جا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم در سال 129 هـ. ق بود که آن‌جا را رها ساختند.[6][11] تنها خبر شاهنامه که تاریخ هم آن را تأیید می‌کند پناهنده‌شدن یزدگرد سوم ساسانی به کنارنگ توس، پس از شکست از تازیان در زمان خلافت عثمان است.[6] مأمون، جانشین هارون، پس از گذشت چند سالی از خلافتش بر اثر طغیانی که علیه وی توسط علویان پدید آمد، به قصد آن‌که تمایل شیعیان را به خود جلب کند، علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعه، را به جانشینی نامزد کرد و به دارالخلافه‌اش در مرو فراخواند. مأمون به همراه علی بن موسی الرضا، پس از یک سال ماندن در مرو، رهسپار بغداد شد. در طی راه در روستای نوغان، علی بن موسی الرضا، به خانه? امیر سناباد وارد و در آن‌جا به روایت شیعیان مسموم شد و در سال 202 یا 203 هـ. ق پس از سه روز درگذشت و پیکرش در باغ حمید بن قحطبه در کنار مقبره? هارون، در 1?5 کیلومتری روستای سناباد مدفون شد. از همان زمان، این نقطه، مشهد الرضا و بعد به‌اختصار مشهد نام گرفت.[12] مشهد در دوران حکومت‌های ایرانی تا عصر صفویه در ابتدای سده چهارم هجری، عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی -که با روی کار آمدن نصر بن احمد سامانی (300 ه. ق) رونقی یافته بود-، در سرزمین توس نیز به بار نشست.[13] مشهد نیز همچون تمامی شهرهای بزرگتر ایران بارها شاهد افزایش جنگ و وحشت درون دیوارهای خود بود. سبکتگین، مؤسس سلسله غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه را ویران کرد. اما، بعداً پسرش، سلطان محمود، بازسازیش نمود. در سال 428 ه.ق. طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان به منظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال 515 ه.ق. دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم می‌ساخت. اگرچه در سال 556 ه.ق. ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند ولی آنان از تاراج و غارت ناحیه? مقدس چشم‌پوشی کردند.[7] در زمان سلجوقیان، توس در عین حال که از رونق درونی برخوردار بود، با بی‌مهری سلاطین رو به رو شد؛ ولی در این ایام خواجه نظام‌الملک وزیر شهیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در زمان وزارت 30 ساله‌اش توجهی به توس داشت و حتی مسجدی هم در تابران ساخت.[14] در ابتدای سده ششم هجری گویا تابران مدتی دچار قحطی و بلا بوده، این مطلب از نامه امام محمد غزالی به سلطان سنجر بر می‌آید؛[15] اما تابران در رهگذر زمان همچنان یکی از شهرهای مهم محسوب می‌شد. چنان‌که انوری شاعر معروف دربار سنجری در مدرسه منصوریه تابران تحصیل می‌کرد و باغ و مدرسه آن را ستایش کرده‌است.[16] از جمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متأخر، مانند مطلع‌الشمس و منتخب‌التواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود. زیرا توس به واسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطب‌های تشیع در خراسان به شمار می‌آمد و بنا به اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقه ایشان بود و بنا به موقعیت جغرافیایی که بر سر راه‌های تجاری داشت، از مراکز اقتصادی، نیز محسوب می‌شد؛ و به این ترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافته بود.[17] در سده ششم هجری نخستین گنبد حرم بر فراز قبه? موجود، به فرمان سلطان سنجر سلجوقی و به کوشش وزیر وی، شرف الدین قمی ضمن تعمیر حرم ساخته شد که جنس آن گنبد از کاشی بود. قبه (گنبد آغازین) همان است که امروزه از داخل حرم دیده می‌شود و سطح مقعر و مقرنسهای آینه کاری شده? آن پیداست.[18] در خلال سده‌های چهارم تا ششم هجری، در عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی-اسلامی، دانشمندان و رجال برجسته‌ای از آن برخاسته؛ و در دیگر نواحی، و به طور عمده در شهرهایی که بیشتر کانون توجه بود، شکوفا شدند. خواجه نظام‌الملک (408 تا 485 ه. ق)، امام محمد غزالی (450 تا 505 ه. ق)، احمد غزالی (454 تا 520 ه. ق)، ابوالقاسم فردوسی (329 تا 411 ه. ق)، اسدی توسی (متوفی 465 ه. ق) و شیخ توسی (385 تا 460 ه. ق) از آن دسته‌اند.[14] توس در سال 791 ه.ق. ضربه? مهلک را از جانب میرانشاه، پسر تیمور، دریافت کرد. زمانی که نجیب‌زاده? مغولی حاکم بر منطقه دست به شورش زده و تلاش کرد خود را مستقل سازد، تیمور پسر خود میرانشاه را برای مقابله با وی عازم منطقه کرد. توس پس از محاصره‌ای چندین ماهه مورد یورش قرار گرفت، به غارت و یغما برده شده و تلی از خاک از آن بر جای ماند؛ ده هزار نفر از ساکنین توس در این یورش قتل‌عام شدند. کسانی که از این کشتار همگانی جان سالم به در بردند در پناهگاه حرم امام رضا سکنی گزیدند. از این پس توس متروکه شد و مشهد جایگاه این شهر به عنوان پایتخت را از آن خود ساخت.[7] بعد از آن، علی‌رغم تلاشی که شاهرخ و شیبک خان ازبک در 915 ه.ق. برای ساخت مجدد شهر انجام دادند،[19] روی آبادانی به خود ندید و به تدریج روستاهای کوچکی جایگزین آن همه آوازه و رونق شد.[7] از این زمان به بعد دیگر عصر حیات تابران به سر آمده بود و روی توجه تاریخ به سوی شهری قرار گرفت که قرن‌ها با نام نوغان و از این زمان به بعد با نام مشهد در کنار تابران قرار داشت و جای این شهر را گرفت.[7] در دوران تیموری در سده نهم هجری، به دنبال کوشش‌های شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به همت همسر وی گوهرشادآغا، نخستین مسجد جامع شهر مشهد (مسجد گوهرشاد) با نام وی در سمت قبله? حرم رضوی که صحن جنوبی را تشکیل می‌دهد به اتمام رسید.[20] مشهد، از صفویه تا دوران معاصر عکسی قدیمی از مسجد گوهرشاد و حرم امام رضا در دوردست با توجه تیموریان به مشهد و به ویژه بعد از آن در دوره? صفویه با استقرار رسمی مذهب تشیع در ایران و توجه خاص صفویان به مشهد، نیز انتقال آب چشمه گیلاس در دو مرحله (دوره? تیموری و دوره? صفوی) به مشهد، امید حیات دوباره تابران به کلی از میان رفت.[21][22] با پیشرفت خاندان صفوی عرصه? تازه‌ای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را به عنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و متعاقب این امر شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران به ویژه مشهد و قم، به یک شاخصه? اصلی در برنامه? وی بدل شدند، چنانچه در مورد جانشینانش نیز همین‌طور بود. زیارت این آرامگاه‌های مقدس رونق قابل توجهی را برای این شهرها به ارمغان آورد. در مشهد، بارگاه سلطنتی، فعالیت ساخت و ساز وسیعی را به نمایش گذاشت. در این رابطه به ویژه شاه تهماسب اول، جانشین شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول از چهره‌های شاخص به شمار می‌آیند.[7] سلاطین صفوی که در اعتلای شعائر مذهب شیعه سعی وافر داشتند، خراسان و بخصوص مشهد را مورد توجه خاص قرار دادند. بر همین اساس، هرات در عهد شاه اسماعیل اول از دارالملک خراسان خارج شد و شهر مشهد جای آن را گرفت.[23] در زمان شاه طهماسب اول، خوانین شیبانیان چند مرتبه به مشهد حمله و یک مرتبه در سال 936 آن را تصرف کرد.[24][25] سال 997 سال فاجعه‌انگیزی برای مشهد بود. عبدالمؤمن شیبانی پس از چهار ماه محاصره، شهر را مجبور به تسلیم کرد. خیابان‌های شهر مملو از خون شدند و غارت و تاراج سرتاسری در دروازه‌های منطقه? مقدس تمامی نداشت. شاه عباس اول که از سال 993 تا صعود رسمی تاج و تختش به قزوین در سال 995 در مشهد زندگی می‌کرد، تا سال 1006 قادر به بازپس‌گیری مشهد از ازبک‌ها نبود.[7] در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آب انبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت.[23] همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دوره? شاه عباس احداث شد که از میان آن نهری جاری بود. از اقدامات دیگر وی در مشهد می‌توان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد.[26] شاه عباس، مشهد را به طور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا آن که مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقت‌های سفر حج و سخت‌گیری‌های حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد.[27] در ایران عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیم‌الشأن بودند که یکی از آنها مشهد بود. بیگلربیگی مشهد حاکمان تابعی هم داشت که عبارت بودند از حکام سرخس، نیشابور، ترشیز، ابیورد، آزادوار، نسا، سبزوار، اسفراین، حورور ویساکوه، درون، تربت و بزاندوق.[28] هم‌چنین ظاهراً مشهد یکی از معدود شهرهای قلمرو صفویه بوده که در روزگار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین در آن سکه ضرب می‌شده‌است.[29] در سال 1135 و با آغاز حکومت شاه تهماسب دوم، ایل افغانی ابدالی به خراسان حمله کرد. مشهد سقوط کرد؛ ولی در سال 1138 ایرانی‌ها موفق شدند پس از یک محاصره? دوماهه این شهر را باز پس گیرند.[7] خراسان در زمان نادر شامل بخشهایی از افغانستان و ماوراءالنهر بوده است که در سایه? توسعه‌طلبی‌های نظامی نادر تا مرز هند و ترکستان گسترش یافت. نادر، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان توانست بر اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیت‌های گوناگون به ویژه عشایر خراسان بود.[30] مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود. او یکی از بانیان بزرگ حرم علی بن موسی الرضا به شمار می‌آید. نادر به شکرانه? پیروزی بر ملک محمود سیستانی، گلدسته? طلایی در جنوب صحن عتیق (انقلاب فعلی) و شمال غربی گنبد بنا کرد. در همان زمان گلدسته? شاه تهماسبی را -که در سمت دیگر صحن قرار داشت- برای این که با گلدسته? مذکور متناسب باشد خراب کرد و تجدید بنا نمود. هنگامی که نادر با غنایم فراوان از هند بازگشت هدایای زیادی به حرم عرضه داشت و دستور داد ایوان امیرعلیشیر نوایی را از نو بنا کنند و با الواح زرین بپوشانند که اکنون به نام ایوان طلای نادری مشهور است. سقاخانه وسط صحن نیز به امر وی بنا گردید. همچنین چهارصد جلد کتاب به کتابخانه آستان قدس اهدا کرد که بدین ترتیب در شمار بزرگترین واقفین حرم درآمد. دوران شکوه و جلال مشهد دیری نپایید زیرا علی‌رغم توجهی که نادر به حرم و شهر داشت، سختگیری‌های پی‌درپی وی در سال‌های بعد برای مردم ساکن شهر دشوار و طاقت‌فرسا بود.[31] پس از نادر و جانشینانش، آخرین پادشاه افشاری، شاهرخ، به مدت 50 سال به طور ضعیف و تحت نفوذ امرا و فرماندهان ایلات خراسانی و حمایت‌های احمدشاه درانی در بخش کوچکی از خراسان غربی به مرکزیت مشهد فرمان راند.[30] احمد شاه و جانشین وی تیمور شاه، شاهرخ را به عنوان خراجگزار در متصرفات خراسان گماردند و بدین ترتیب خراسان به نوعی دولت حائل بین آنان و ایران تبدیل شد. سلطنت شاهرخ نابینا با وقفه‌های کوتاه مدت و مکرر، بدون هیچ‌گونه واقعه? به ثبت رسیده? خاصی سپری شد. پس از مرگ تیمور شاه (1207) آقا محمد خان پایه‌گذار سلسله? قاجار موفق شد در سال 1210 قلمرو حکومتی شاهرخ را تصاحب کرده و وی را به مرگ محکوم کند و این پایان جدایی خراسان از دیگر بخش‌های ایران بود.[7] در سده نوزدهم مشهد شهری دارای یک حصار و قلعه نظامی جهت حفاظت از حملات بود. این شهر شش محله بزرگ و ده محله کوچک‌تر داشت. در میانه شهر خیابان اصلی قرار داشت که شهر را به دو نیمه تقسیم می‌کرد و در طول آن نهر آبی جاری بود که منبع اصلی آب شهر بود. منبع اصلی درآمد شهر ناشی از حرم رضوی و زائران آن بود.[32] مشهد در دوران قاجاریه و پهلوی نمایی از خانه‌ها و مدرسه‌ای در مشهد، سال 1858 اعتراض مردم مشهد به حکومت آصف‌الدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و همچنین خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهم‌ترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد به شمار می‌رود. مشهد در زمره? نخستین شهرهای کشور بود که مردم آن نسبت به انعقاد قرارداد تنباکو و ورود کارکنان شرکت رژی به این شهر، در روز 13 مهر 1270 اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند. واکنش مأموران «فتحعلی‌خانِ» صاحب دیوان، حاکم وقت خراسان، به این اعتراض، استفاده از زور و سرکوب معترضان بود. با ضرب و جرح راهپیمایان، تعداد زیادی از مردم مشهد در اعتراض به این رفتار در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. ناصرالدین شاه ناچار شد اجرای قرارداد را در مشهد، شش ماه به تأخیر بیندازد و پس از آن نیز اجرای قرارداد در مشهد اجباری نبود.[33] مشهد، مرکز ایالت خراسان، نقشی بارز در مبارزات ضد استبدادی ایرانیان، که به انقلاب مشروطه منجر شد، ایفا کرده‌است و برخی کارشناسان، با اتکا به همین سابقه? مبارزاتی، برای این شهر نقشی پیشروانه و الهام‌بخش در روند پیروزی انقلاب مشروطه قائل شده‌اند. با پیروزی انقلاب مشروطه، و به رغم مبارزات آزادی‌خواهان، فضای مشهد اختناق‌آلود و پرتنش شد و مشروطه‌خواهان در رسیدن به آرمان‌های خویش توفیق چندانی نیافتند. بسیاری از آزادی‌خواهان مشهد دستگیر، زندانی، و تبعید شدند و مشروطه و مشروطه‌خواهی در این شهر منزوی و سرکوب شد. بر خلاف نظر رایج، که انزوای مشروطه در مشهد را به عدم اقبال مردم این شهر نسبت به مشروطه نسبت می‌دهد، مشکل اصلی این شهر، علاوه بر وجود نهادهای مشروعه‌خواه، حضور گسترده? نیروهای روسی و مداخلات و کارشکنی آن‌ها در راه پیشبرد مشروطه بوده‌است. مداخلات روس‌ها در مشهد سرانجام منجر به ماجرای به توپ بستن حرم علی بن موسی الرضا شد. روس‌ها این اقدام را به منظور ترساندن مشروطه‌خواهان مشهد و دادن هشدار به دولت مشروطه و مشروطه‌خواهان دیگر شهرها انجام دادند. به این ترتیب مشروطه‌خواهان در مشهد به شدت منزوی و سرکوب شدند و ناامیدی و رخوت نه فقط مشهد بلکه سراسر نواحی شمالی و دیگر ایالات ایران را فراگرفت.[34] در سال 1290 خورشیدی یوسف خان از خواص هرات با نام محمدعلی‌شاه در مشهد اعلام استقلال کرد. روس‌ها به این بهانه در 9 فروردین 1291، مشهد را به توپ بستند و بسیاری از مردم، شهروندان و زائرین کشته شدند. پس از این واقعه یوسف خان توسط ایرانیان، زندانی و به مرگ محکوم شد.[7][35][36] طرح جامع شهر مشهد در سال 1352 خورشیدی مهم‌ترین واقعه? تاریخ سیاسی معاصر مشهد، واقعه مسجد گوهرشاد در زمان رضاشاه است. در 21 تیر 1314 جمعیت زیادی در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و علیه اقدامات دولت در رابطه با قانون کشف حجاب در ایران اعتراض نمودند. مأمورین نظامی و انتظامی با مردم درگیر شدند و تعدادی از مردم درون مسجد کشته شدند. در این واقعه تعداد بسیاری کشته، مجروح و بازداشت شدند. کشتار مردم در این مسجد به اندازه‌ای بود که به نقل از شاهدان عینی چند کامیون جنازه از صحنه کشتار خارج کردند.[37] توسعه شهر در دهه 1325 تا 1335 در جنوب غربی و غرب صورت گرفت. راه آهن و فرودگاه تأثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته‌اند. در دهه 1335 تا 1345، جاده? جدید تهران باعث توسعه? شهر به سمت جنوب گردید. از سال 1345 به بعد توسعه? شهر منطبق با طرح جامع هدایت شده‌است. در سال 1355 محور اصلی جاده? سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعه? شهر را به سمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی-سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی-مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند.[38] مشهد در دوران جمهوری اسلامی در دوره? شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پاره‌ای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود به عنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. اکنون، ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافته‌اند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند.[38] در سال‌های اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفته‌است. بر اساس چشم‌انداز مشهد در سال 1400 این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی-مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا 48 پروژه? بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شده‌است.[39] با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که این پروژه‌ها جلوه? اسلامی شهر را خدشه‌دار می‌کند.[40][41] هم‌چنین ساخت و سازهای جدید در اطراف حرم علی بن موسی الرضا باعث شده که خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی مجموعه حرم مورد تعرض قرار گیرد.[42][43] این مسئله باعث بروز واکنش‌هایی از سوی برخی چهره‌های مذهبی و سیاسی شد؛[44] و همین‌طور ثبت شدن این مجموعه در میراث جهانی یونسکو را با مشکل روبرو کرده‌است.[45] جغرافیای طبیعی موقعیت جغرافیایی شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با 328 کیلومتر مربع مساحت،[2] در شمال شرق ایران و در طول جغرافیایی 59 درجه و 15 دقیقه تا 60 درجه و 36 دقیقه و عرض جغرافیایی 35 درجه و 43 دقیقه تا 37 درجه و 8 دقیقه و در حوضه? آبریز کشف رود، بین رشته‌کوه‌های بینالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود 1050 متر (حداکثر 1150 متر و حداقل 950 متر) است.[3] Compass rose pale.svg سرخس کلات چناران Compass rose pale.svg سرخس شمال نیشابور و چناران شرق مشهد غرب جنوب تربت جام فریمان نیشابور زمین‌شناسی دشت مشهد به صورت دره‌ای وسیع دارای ابعادی به طول بیش از 100 کیلومتر و عرض متوسط حدود 25 کیلومتر و وسعت حدود 2500 کیلومتر مربع است. دشت مشهد با مختصات طول جغرافیایی ´21:°58 تا ´08:°60 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ´40:°35 تا ´03:°36 درجه شمالی در حوضه? آبریز رودخانه? کشف‌رود در خراسان رضوی قرار دارد. از میان سازندهای موجود در این دشت، سازند مزدوران (سازند دوران دوم) در رابطه با منابع آب زیرزمینی حائز اهمیت است. این سازند که از رسوبات سخت کربناته تشکیل شده، به دلیل وجود فضاهای خالی کارستی قادر است سفره‌های آب زیرزمینی را به وجود آورد. از جمله منابع آب سطحی این دشت نیز می‌توان به خود رودخانه? کشف‌رود اشاره کرد. این رودخانه در گذشته دارای آب زیادی بوده‌است؛ ولی در حال حاضر به علت پایین افتادن سطح آب زیرزمینی و در نتیجه قطع شدن زهکش‌ها تنها در مواقع سیلابی شدید، مقداری آب از سرشاخه‌های آن وارد می‌شوند.[46] اقلیم مشهد به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در منطقه? مرزی بین شمال و جنوب خراسان قرار دارد و هم‌چنین تداخل جبهه‌های مختلف آب و هوایی، دارای آب و هوا و خصوصیات ویژه? اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد-نیشابور، جزء اقلیم سرد و خشک و قسمتی از دشت مشهد-قوچان، نیمه خشک و سرد و بخش کوچکی از بلندترین ارتفاعات رشته‌کوه‌های بینالود و هزار مسجد جزء اقلیم مرطوب سرد است و در مجموع شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است.[47] وزش بادها در شهر مشهد بیشتر در جهت جنوب شرقی به شمال غربی است. بیشینه? درجه حرارت در تابستان‌ها 43 درجه بالای صفر و کمینه? آن در زمستان‌ها 23 درجه زیر صفر است.[48] میانگین دما و بارش برای آب و هوای مشهد در سال 2014 میلادی ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر منبع: سرویس اطلاعاتی آب و هوای جهان[49] زمین‌لرزه مقایسه? نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط سرخ‌تر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است. منطقه? خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعال‌ترین مناطق زمین‌لرزه‌خیز کشور بوده‌است. آمار چهل سال گذشته نشان می‌دهد که بیش از نیمی از قربانیان زمین‌لرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل می‌دهند.[50] زلزله‌های زیادی در مشهد رخ داده که حدود 14 واقعه متعلق به سال‌های 1008، 1052، 1053، 1059، 1077، 1084، 1087، 1118، 1119، 1214، 1232، 1236، 1254، 1274 ه.ق. در کتب تاریخ به ثبت رسیده‌است. در پانزدهم ربیع‌الثانی سال 1084 ه.ق. به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی زمین‌لرزه? ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد حرم علی بن موسی الرضا، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار کشته شدند.[51][52] یکی از گسل‌های مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامه? گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشف‌رود منشعب شده و با امتداد شمال غرب-جنوب شرق از گوشه? شمالی مشهد عبور می‌کند. در گزارش شماره 72 سازمان زمین‌شناسی این گسل تحت عنوان گسل توس نامیده شده‌است. در گزارش مزبور ادامه? گسل به سمت شمال شرق که توسط آبرفت پوشیده شده به صورت گسل احتمالی نشان داده شده‌است. هم‌چنین بربریان و همکاران، کانون سطحی زلزله? تاریخی 1598 مورخ 3 ژوئیه? 1973 با بزرگی 6/6، اول آوریل 1678 و 26 فوریه 1883 را در مجاورت گسل احتمالی توس مشخص نموده‌اند.[53] جمعیت‌شناسی تغییرات جمعیت مشهد بین سال‌های 1335 تا 1385 هجری شمسی[54] شهر مشهد، در سده? اخیر از رشد جمعیت بالایی برخوردار بوده‌است. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال 1335 انجام گرفت، این شهر، با 241?989 نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال 1345، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال 1355، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال 1390، همین جایگاه را داشته‌است.[54] بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 خورشیدی، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر 2?766?258 تن بوده‌است.[1] قومیت نظرسنجی سال 1389 طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال 89 انجام داد و بر اساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان 288 شهر و حدود 1400 روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونه‌گیری شد در مشهد به قرار زیر بود:[56] اقوام کلانشهر مشهد قومیت درصد فارس 93?5? ترک 3?4? شمالی 0?5? کرد 1?5? عرب 0?5? سایر 0?5? در مشهد جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. این مهاجران بیشتر پس از حمله? شوروی سابق به افغانستان و هم‌چنین ظهور طالبان و متعاقب آن حمله به افغانستان توسط آمریکا و نیروهای ناتو، به ایران مهاجرت کردند. در خلال سالهای 1358 تا 1360 جمعیتی قریب به 5?000?000 نفر به صورت گروهی به کشور و به تبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حمله? آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و 2?500?000 میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند. از طرف دیگر، هم‌زمان با آغاز جنگ ایران و عراق جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و ناآرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آنها به دلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی به ویژه شهر مشهد و سایر شهرستان‌های استان (مانند نیشابور) اسکان یافتند و بسیاری از آنها با زنان ایرانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده‌اند. بر اساس طرح جامع سرشماری و شناسایی اتباع خارجی در سال 1379–1380 جمعیتی در حدود 142?000 نفر تبعه افغانی، 13?900 نفر تبعه عراقی و 100 نفر سایر ملل در استان خراسان رضوی شناسایی شدند. هم‌اکنون بر اساس آمارهای موجود قریب به 60?000 نفر دانش‌آموز تبعه خارجی که 90درصد آنها را اتباع افغانستان تشکیل می‌دهند در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند.


درباره پیشینه مشهد

مشهد

تاریخچه ی مشهد

مشهد کلان‌شهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با 328 کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 این شهر با 2?766?258 تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران است. این شهر به واسطه? وجود حرم علی بن موسی الرضا، هشتمین امام مذهب شیعه، سالانه پذیرای بیش از 27 میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است. شهر مشهد در حوزه? رودخانه? کشف‌رود و در دشت مشهد بین کوه‌های هزارمسجد و بینالود گسترده شده‌است. بیشینه? ارتفاع شهر مشهد 1150 متر و کمینه? آن 950 متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینه? درجه حرارت در تابستان‌ها 43 درجه بالای صفر و کمینه? آن در زمستان‌ها 23 درجه زیر صفر است. مشهد دارای 13 منطقه? شهرداری است و شهردار آن، توسط شورای شهر 25 نفره انتخاب می‌شود. این شهر دارای یک فرودگاه بین‌المللی، یک ایستگاه راه‌آهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن می‌سازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانه? تاکسی‌رانی و اتوبوس‌رانی و قطار شهری انجام می‌شود. اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شده‌است. بیش از 93? مردم مشهد فارسی‌زبان هستند. تراکم جمعیت در مشهد بیش از نه هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال 1388 رسماً به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد. هم‌چنین مشهد به عنوان «پایتخت فرهنگ اسلامی» در سال 2017 برگزیده شده‌است. نام واژه? «مَشْهَد» (جمع: «مَشاهِد») به معنی محل شهود و محل شهادت است.[4] به باور شیعیان، علی بن موسی الرضا پس از قتل به دست مأمون، خلیفه? عباسی، در سال 203 هـ. ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهدالرضا» خوانده شد و کم‌کم بر پهنه? آن، به‌ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی، افزوده شد و مردم توس (طوس) به مشهد کوچ داده شدند؛ و به مرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد.[5] هم‌چنین به مشهد نام «قبله? هفتم» را نیز اطلاق می‌کنند.[4][یادداشت 2] پیشینه? کاربرد نام مشهد نقشه? ایران در سال 1126 خورشیدی که توسط امانوئل بوئن، جغرافی‌دان و نقشه‌کش بریتانیایی، ترسیم شده‌است. این نقشه که وسعت و محدوده? پادشاهی دودمان افشاریه را نمایش می‌دهد، اسامی بسیاری از مناطق، شهرها، دریاچه‌ها و دریاهای آن زمانِ ایران را نیز دربرگرفته‌است. این نقشه از کشور ایران در سال 1747 (میلادی) میلادی، برابر با 1126 خورشیدی و 1160 قمری و در زمان سلسله? افشاریان رسم شده‌است. نام مشهد در کنار نام توس در نقشه مشهود است. نوشتار اصلی: طوس پیش از قتل علی بن موسی الرضا در 203 هـ. ق، و دفن او در کاخ حُمَید بن قَحطَبه در سناباد نوغان، خبری از مشهد نبود. حتی نام نوغان توس از سده‌های اولیه? اسلامی به بعد در متون راه یافته و پیش از آن تقریباً هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسیِ بعد به چشم می‌خورَد. در نتیجه، تاریخچه? مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس، و در دو سده? اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است.[6] اینکه توس هم یک شهر و هم یک منطقه است، همراه با این واقعیت که هر دو ناحیه همواره به عنوان شهرهای اصلی منطقه در نظر گرفته می‌شوند، این باور نادرست را در میان جغرافی‌دانان متأخر عربی رواج داده که توس، پایتخت شهری دوبخشی شامل تابران و نوغان بوده‌است. این باور در مورد دوبخشی بودن شهر توس به طور عام در ادبیات اروپایی راه یافته‌است. سِر پِرسی سایکس و به دنبال وی، ئی. دیز[یادداشت 3] صراحتاً این تصور را به چالش کشیدند. جغرافی‌دانان قدیم‌تر عرب به‌درستی تابران و نوغان را به عنوان دو شهر کاملاً مجزا، از یکدیگر متمایز کردند. ویرانه‌های تابران، توس و مشهد در حدود 19 کیلومتری یکدیگر قرار دارند.[7] مشهد در نوشتار محدثان، مورخان و جغرافی‌دانان دوره? اسلامی در سده? سوم هجری، ابن بابویه قمی قمی در کتاب عیون اخبار الرضا فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همه‌جا واژه? «مشهد» و «مشهد رضوی» را آورده‌است.[8] ابن حوقل در سده? چهارم هجری به سادگی این مکان را مشهد نامیده؛ یاقوت حَمَوی، در بیانی صریح‌تر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهاده‌است. مشهد به عنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التّقاسیم فی معرفهِ الأقالیم محمد مقدّسی (مَقدِسی) و اواخر دهه? سوم قرن چهارم هجری پدیدار شده‌است. در حدود نیمه? قرن هشتم هجری، ابن بطوطه در سفرنامه? خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کرده‌است. به نظر می‌رسد نام نوغان که هنوز هم بر سکه‌های نیمه? اول سده? هشتم هجری تحت حاکمیت ایلخانیان دیده می‌شود، به‌تدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته می‌شود. اغلب در ادبیات و به‌ویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفته‌است؛ برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضیِ این نام.[7] معین‌الدین محمد الزّمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم هجری، در کتاب روضات‌الجَنّات فی أوصاف مدینهِ هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام برده‌است.[9] و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سده? چهاردهم هجری از واژه? «مشهد مقدس رضوی» استفاده کرده‌است.[10] پیشینه نوشتار اصلی: پیشینه مشهد نوشتار(های) وابسته: علی بن موسی الرضا، ابومسلم خراسانی، جنبش سیاه‌جامگان، مأمون، حمله مغول به ایران، افشاریان، نادر شاه، واقعه مسجد گوهرشاد و بمب‌گذاری در آرامگاه علی بن موسی حوضه? رودخانه? کشف‌رود که شهر مشهد در آن قرار دارد، به خاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام به عنوان یکی از بخش‌های موردتوجه برای سکونت در خراسان به حساب می‌آمده‌است. در نزدیکی شهر کنونی مشهد، شهری به نام توس وجود داشته‌است. اهمیت این شهر در دوران اسلامی به استقرار یکی از مهمترین زیارتگاه‌های جهان که برای امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا، ساخته شده‌است، بازمی‌گردد.[7] بنابراین، آنچه سناباد نوغان را در سرتاسر جهان مشهور ساخت، نه آرامگاه هارون الرشید، خلیفه? عباسی، بلکه زیارتگاه امام شیعه بود و شهر بزرگی که با گذشت زمان در اطراف روستایی کوچک گسترش یافت، المشهد (مشهد) عنوان گرفته‌است که به معنای «حرم حزن‌انگیز» است (در درجه? اول، حرم شهیدی از خاندان پیامبر اسلام).[7] مشهد در دوره? خلافت اسلامی موقعیت خراسان و توس (طوس) در نقشه? ایران در عصر خلفای عباسی، برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخیِ سرزمین‌های خلافت شرقی به گفته? تاریخ‌نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، راهی توس شد تا از کُنارَنگِ توس، مرزبان خود در آن خطه، پناه بخواهد، اما کنارنگ یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. پس از آن، کنارنگیان به رغم فتح خراسان توسط اعراب، همچنان نفوذ خود را در خطه? توس حفظ کردند و تا پایان عصر امویان، در آن‌جا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم در سال 129 هـ. ق بود که آن‌جا را رها ساختند.[6][11] تنها خبر شاهنامه که تاریخ هم آن را تأیید می‌کند پناهنده‌شدن یزدگرد سوم ساسانی به کنارنگ توس، پس از شکست از تازیان در زمان خلافت عثمان است.[6] مأمون، جانشین هارون، پس از گذشت چند سالی از خلافتش بر اثر طغیانی که علیه وی توسط علویان پدید آمد، به قصد آن‌که تمایل شیعیان را به خود جلب کند، علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعه، را به جانشینی نامزد کرد و به دارالخلافه‌اش در مرو فراخواند. مأمون به همراه علی بن موسی الرضا، پس از یک سال ماندن در مرو، رهسپار بغداد شد. در طی راه در روستای نوغان، علی بن موسی الرضا، به خانه? امیر سناباد وارد و در آن‌جا به روایت شیعیان مسموم شد و در سال 202 یا 203 هـ. ق پس از سه روز درگذشت و پیکرش در باغ حمید بن قحطبه در کنار مقبره? هارون، در 1?5 کیلومتری روستای سناباد مدفون شد. از همان زمان، این نقطه، مشهد الرضا و بعد به‌اختصار مشهد نام گرفت.[12] مشهد در دوران حکومت‌های ایرانی تا عصر صفویه در ابتدای سده چهارم هجری، عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی -که با روی کار آمدن نصر بن احمد سامانی (300 ه. ق) رونقی یافته بود-، در سرزمین توس نیز به بار نشست.[13] مشهد نیز همچون تمامی شهرهای بزرگتر ایران بارها شاهد افزایش جنگ و وحشت درون دیوارهای خود بود. سبکتگین، مؤسس سلسله غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه را ویران کرد. اما، بعداً پسرش، سلطان محمود، بازسازیش نمود. در سال 428 ه.ق. طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان به منظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال 515 ه.ق. دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم می‌ساخت. اگرچه در سال 556 ه.ق. ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند ولی آنان از تاراج و غارت ناحیه? مقدس چشم‌پوشی کردند.[7] در زمان سلجوقیان، توس در عین حال که از رونق درونی برخوردار بود، با بی‌مهری سلاطین رو به رو شد؛ ولی در این ایام خواجه نظام‌الملک وزیر شهیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در زمان وزارت 30 ساله‌اش توجهی به توس داشت و حتی مسجدی هم در تابران ساخت.[14] در ابتدای سده ششم هجری گویا تابران مدتی دچار قحطی و بلا بوده، این مطلب از نامه امام محمد غزالی به سلطان سنجر بر می‌آید؛[15] اما تابران در رهگذر زمان همچنان یکی از شهرهای مهم محسوب می‌شد. چنان‌که انوری شاعر معروف دربار سنجری در مدرسه منصوریه تابران تحصیل می‌کرد و باغ و مدرسه آن را ستایش کرده‌است.[16] از جمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متأخر، مانند مطلع‌الشمس و منتخب‌التواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود. زیرا توس به واسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطب‌های تشیع در خراسان به شمار می‌آمد و بنا به اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقه ایشان بود و بنا به موقعیت جغرافیایی که بر سر راه‌های تجاری داشت، از مراکز اقتصادی، نیز محسوب می‌شد؛ و به این ترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافته بود.[17] در سده ششم هجری نخستین گنبد حرم بر فراز قبه? موجود، به فرمان سلطان سنجر سلجوقی و به کوشش وزیر وی، شرف الدین قمی ضمن تعمیر حرم ساخته شد که جنس آن گنبد از کاشی بود. قبه (گنبد آغازین) همان است که امروزه از داخل حرم دیده می‌شود و سطح مقعر و مقرنسهای آینه کاری شده? آن پیداست.[18] در خلال سده‌های چهارم تا ششم هجری، در عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی-اسلامی، دانشمندان و رجال برجسته‌ای از آن برخاسته؛ و در دیگر نواحی، و به طور عمده در شهرهایی که بیشتر کانون توجه بود، شکوفا شدند. خواجه نظام‌الملک (408 تا 485 ه. ق)، امام محمد غزالی (450 تا 505 ه. ق)، احمد غزالی (454 تا 520 ه. ق)، ابوالقاسم فردوسی (329 تا 411 ه. ق)، اسدی توسی (متوفی 465 ه. ق) و شیخ توسی (385 تا 460 ه. ق) از آن دسته‌اند.[14] توس در سال 791 ه.ق. ضربه? مهلک را از جانب میرانشاه، پسر تیمور، دریافت کرد. زمانی که نجیب‌زاده? مغولی حاکم بر منطقه دست به شورش زده و تلاش کرد خود را مستقل سازد، تیمور پسر خود میرانشاه را برای مقابله با وی عازم منطقه کرد. توس پس از محاصره‌ای چندین ماهه مورد یورش قرار گرفت، به غارت و یغما برده شده و تلی از خاک از آن بر جای ماند؛ ده هزار نفر از ساکنین توس در این یورش قتل‌عام شدند. کسانی که از این کشتار همگانی جان سالم به در بردند در پناهگاه حرم امام رضا سکنی گزیدند. از این پس توس متروکه شد و مشهد جایگاه این شهر به عنوان پایتخت را از آن خود ساخت.[7] بعد از آن، علی‌رغم تلاشی که شاهرخ و شیبک خان ازبک در 915 ه.ق. برای ساخت مجدد شهر انجام دادند،[19] روی آبادانی به خود ندید و به تدریج روستاهای کوچکی جایگزین آن همه آوازه و رونق شد.[7] از این زمان به بعد دیگر عصر حیات تابران به سر آمده بود و روی توجه تاریخ به سوی شهری قرار گرفت که قرن‌ها با نام نوغان و از این زمان به بعد با نام مشهد در کنار تابران قرار داشت و جای این شهر را گرفت.[7] در دوران تیموری در سده نهم هجری، به دنبال کوشش‌های شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به همت همسر وی گوهرشادآغا، نخستین مسجد جامع شهر مشهد (مسجد گوهرشاد) با نام وی در سمت قبله? حرم رضوی که صحن جنوبی را تشکیل می‌دهد به اتمام رسید.[20] مشهد، از صفویه تا دوران معاصر عکسی قدیمی از مسجد گوهرشاد و حرم امام رضا در دوردست با توجه تیموریان به مشهد و به ویژه بعد از آن در دوره? صفویه با استقرار رسمی مذهب تشیع در ایران و توجه خاص صفویان به مشهد، نیز انتقال آب چشمه گیلاس در دو مرحله (دوره? تیموری و دوره? صفوی) به مشهد، امید حیات دوباره تابران به کلی از میان رفت.[21][22] با پیشرفت خاندان صفوی عرصه? تازه‌ای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را به عنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و متعاقب این امر شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران به ویژه مشهد و قم، به یک شاخصه? اصلی در برنامه? وی بدل شدند، چنانچه در مورد جانشینانش نیز همین‌طور بود. زیارت این آرامگاه‌های مقدس رونق قابل توجهی را برای این شهرها به ارمغان آورد. در مشهد، بارگاه سلطنتی، فعالیت ساخت و ساز وسیعی را به نمایش گذاشت. در این رابطه به ویژه شاه تهماسب اول، جانشین شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول از چهره‌های شاخص به شمار می‌آیند.[7] سلاطین صفوی که در اعتلای شعائر مذهب شیعه سعی وافر داشتند، خراسان و بخصوص مشهد را مورد توجه خاص قرار دادند. بر همین اساس، هرات در عهد شاه اسماعیل اول از دارالملک خراسان خارج شد و شهر مشهد جای آن را گرفت.[23] در زمان شاه طهماسب اول، خوانین شیبانیان چند مرتبه به مشهد حمله و یک مرتبه در سال 936 آن را تصرف کرد.[24][25] سال 997 سال فاجعه‌انگیزی برای مشهد بود. عبدالمؤمن شیبانی پس از چهار ماه محاصره، شهر را مجبور به تسلیم کرد. خیابان‌های شهر مملو از خون شدند و غارت و تاراج سرتاسری در دروازه‌های منطقه? مقدس تمامی نداشت. شاه عباس اول که از سال 993 تا صعود رسمی تاج و تختش به قزوین در سال 995 در مشهد زندگی می‌کرد، تا سال 1006 قادر به بازپس‌گیری مشهد از ازبک‌ها نبود.[7] در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آب انبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت.[23] همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دوره? شاه عباس احداث شد که از میان آن نهری جاری بود. از اقدامات دیگر وی در مشهد می‌توان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد.[26] شاه عباس، مشهد را به طور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا آن که مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقت‌های سفر حج و سخت‌گیری‌های حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد.[27] در ایران عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیم‌الشأن بودند که یکی از آنها مشهد بود. بیگلربیگی مشهد حاکمان تابعی هم داشت که عبارت بودند از حکام سرخس، نیشابور، ترشیز، ابیورد، آزادوار، نسا، سبزوار، اسفراین، حورور ویساکوه، درون، تربت و بزاندوق.[28] هم‌چنین ظاهراً مشهد یکی از معدود شهرهای قلمرو صفویه بوده که در روزگار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین در آن سکه ضرب می‌شده‌است.[29] در سال 1135 و با آغاز حکومت شاه تهماسب دوم، ایل افغانی ابدالی به خراسان حمله کرد. مشهد سقوط کرد؛ ولی در سال 1138 ایرانی‌ها موفق شدند پس از یک محاصره? دوماهه این شهر را باز پس گیرند.[7] خراسان در زمان نادر شامل بخشهایی از افغانستان و ماوراءالنهر بوده است که در سایه? توسعه‌طلبی‌های نظامی نادر تا مرز هند و ترکستان گسترش یافت. نادر، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان توانست بر اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیت‌های گوناگون به ویژه عشایر خراسان بود.[30] مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود. او یکی از بانیان بزرگ حرم علی بن موسی الرضا به شمار می‌آید. نادر به شکرانه? پیروزی بر ملک محمود سیستانی، گلدسته? طلایی در جنوب صحن عتیق (انقلاب فعلی) و شمال غربی گنبد بنا کرد. در همان زمان گلدسته? شاه تهماسبی را -که در سمت دیگر صحن قرار داشت- برای این که با گلدسته? مذکور متناسب باشد خراب کرد و تجدید بنا نمود. هنگامی که نادر با غنایم فراوان از هند بازگشت هدایای زیادی به حرم عرضه داشت و دستور داد ایوان امیرعلیشیر نوایی را از نو بنا کنند و با الواح زرین بپوشانند که اکنون به نام ایوان طلای نادری مشهور است. سقاخانه وسط صحن نیز به امر وی بنا گردید. همچنین چهارصد جلد کتاب به کتابخانه آستان قدس اهدا کرد که بدین ترتیب در شمار بزرگترین واقفین حرم درآمد. دوران شکوه و جلال مشهد دیری نپایید زیرا علی‌رغم توجهی که نادر به حرم و شهر داشت، سختگیری‌های پی‌درپی وی در سال‌های بعد برای مردم ساکن شهر دشوار و طاقت‌فرسا بود.[31] پس از نادر و جانشینانش، آخرین پادشاه افشاری، شاهرخ، به مدت 50 سال به طور ضعیف و تحت نفوذ امرا و فرماندهان ایلات خراسانی و حمایت‌های احمدشاه درانی در بخش کوچکی از خراسان غربی به مرکزیت مشهد فرمان راند.[30] احمد شاه و جانشین وی تیمور شاه، شاهرخ را به عنوان خراجگزار در متصرفات خراسان گماردند و بدین ترتیب خراسان به نوعی دولت حائل بین آنان و ایران تبدیل شد. سلطنت شاهرخ نابینا با وقفه‌های کوتاه مدت و مکرر، بدون هیچ‌گونه واقعه? به ثبت رسیده? خاصی سپری شد. پس از مرگ تیمور شاه (1207) آقا محمد خان پایه‌گذار سلسله? قاجار موفق شد در سال 1210 قلمرو حکومتی شاهرخ را تصاحب کرده و وی را به مرگ محکوم کند و این پایان جدایی خراسان از دیگر بخش‌های ایران بود.[7] در سده نوزدهم مشهد شهری دارای یک حصار و قلعه نظامی جهت حفاظت از حملات بود. این شهر شش محله بزرگ و ده محله کوچک‌تر داشت. در میانه شهر خیابان اصلی قرار داشت که شهر را به دو نیمه تقسیم می‌کرد و در طول آن نهر آبی جاری بود که منبع اصلی آب شهر بود. منبع اصلی درآمد شهر ناشی از حرم رضوی و زائران آن بود.[32] مشهد در دوران قاجاریه و پهلوی نمایی از خانه‌ها و مدرسه‌ای در مشهد، سال 1858 اعتراض مردم مشهد به حکومت آصف‌الدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و همچنین خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهم‌ترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد به شمار می‌رود. مشهد در زمره? نخستین شهرهای کشور بود که مردم آن نسبت به انعقاد قرارداد تنباکو و ورود کارکنان شرکت رژی به این شهر، در روز 13 مهر 1270 اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند. واکنش مأموران «فتحعلی‌خانِ» صاحب دیوان، حاکم وقت خراسان، به این اعتراض، استفاده از زور و سرکوب معترضان بود. با ضرب و جرح راهپیمایان، تعداد زیادی از مردم مشهد در اعتراض به این رفتار در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. ناصرالدین شاه ناچار شد اجرای قرارداد را در مشهد، شش ماه به تأخیر بیندازد و پس از آن نیز اجرای قرارداد در مشهد اجباری نبود.[33] مشهد، مرکز ایالت خراسان، نقشی بارز در مبارزات ضد استبدادی ایرانیان، که به انقلاب مشروطه منجر شد، ایفا کرده‌است و برخی کارشناسان، با اتکا به همین سابقه? مبارزاتی، برای این شهر نقشی پیشروانه و الهام‌بخش در روند پیروزی انقلاب مشروطه قائل شده‌اند. با پیروزی انقلاب مشروطه، و به رغم مبارزات آزادی‌خواهان، فضای مشهد اختناق‌آلود و پرتنش شد و مشروطه‌خواهان در رسیدن به آرمان‌های خویش توفیق چندانی نیافتند. بسیاری از آزادی‌خواهان مشهد دستگیر، زندانی، و تبعید شدند و مشروطه و مشروطه‌خواهی در این شهر منزوی و سرکوب شد. بر خلاف نظر رایج، که انزوای مشروطه در مشهد را به عدم اقبال مردم این شهر نسبت به مشروطه نسبت می‌دهد، مشکل اصلی این شهر، علاوه بر وجود نهادهای مشروعه‌خواه، حضور گسترده? نیروهای روسی و مداخلات و کارشکنی آن‌ها در راه پیشبرد مشروطه بوده‌است. مداخلات روس‌ها در مشهد سرانجام منجر به ماجرای به توپ بستن حرم علی بن موسی الرضا شد. روس‌ها این اقدام را به منظور ترساندن مشروطه‌خواهان مشهد و دادن هشدار به دولت مشروطه و مشروطه‌خواهان دیگر شهرها انجام دادند. به این ترتیب مشروطه‌خواهان در مشهد به شدت منزوی و سرکوب شدند و ناامیدی و رخوت نه فقط مشهد بلکه سراسر نواحی شمالی و دیگر ایالات ایران را فراگرفت.[34] در سال 1290 خورشیدی یوسف خان از خواص هرات با نام محمدعلی‌شاه در مشهد اعلام استقلال کرد. روس‌ها به این بهانه در 9 فروردین 1291، مشهد را به توپ بستند و بسیاری از مردم، شهروندان و زائرین کشته شدند. پس از این واقعه یوسف خان توسط ایرانیان، زندانی و به مرگ محکوم شد.[7][35][36] طرح جامع شهر مشهد در سال 1352 خورشیدی مهم‌ترین واقعه? تاریخ سیاسی معاصر مشهد، واقعه مسجد گوهرشاد در زمان رضاشاه است. در 21 تیر 1314 جمعیت زیادی در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و علیه اقدامات دولت در رابطه با قانون کشف حجاب در ایران اعتراض نمودند. مأمورین نظامی و انتظامی با مردم درگیر شدند و تعدادی از مردم درون مسجد کشته شدند. در این واقعه تعداد بسیاری کشته، مجروح و بازداشت شدند. کشتار مردم در این مسجد به اندازه‌ای بود که به نقل از شاهدان عینی چند کامیون جنازه از صحنه کشتار خارج کردند.[37] توسعه شهر در دهه 1325 تا 1335 در جنوب غربی و غرب صورت گرفت. راه آهن و فرودگاه تأثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته‌اند. در دهه 1335 تا 1345، جاده? جدید تهران باعث توسعه? شهر به سمت جنوب گردید. از سال 1345 به بعد توسعه? شهر منطبق با طرح جامع هدایت شده‌است. در سال 1355 محور اصلی جاده? سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعه? شهر را به سمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی-سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی-مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند.[38] مشهد در دوران جمهوری اسلامی در دوره? شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پاره‌ای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود به عنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. اکنون، ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافته‌اند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند.[38] در سال‌های اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفته‌است. بر اساس چشم‌انداز مشهد در سال 1400 این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی-مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا 48 پروژه? بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شده‌است.[39] با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که این پروژه‌ها جلوه? اسلامی شهر را خدشه‌دار می‌کند.[40][41] هم‌چنین ساخت و سازهای جدید در اطراف حرم علی بن موسی الرضا باعث شده که خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی مجموعه حرم مورد تعرض قرار گیرد.[42][43] این مسئله باعث بروز واکنش‌هایی از سوی برخی چهره‌های مذهبی و سیاسی شد؛[44] و همین‌طور ثبت شدن این مجموعه در میراث جهانی یونسکو را با مشکل روبرو کرده‌است.[45] جغرافیای طبیعی موقعیت جغرافیایی شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با 328 کیلومتر مربع مساحت،[2] در شمال شرق ایران و در طول جغرافیایی 59 درجه و 15 دقیقه تا 60 درجه و 36 دقیقه و عرض جغرافیایی 35 درجه و 43 دقیقه تا 37 درجه و 8 دقیقه و در حوضه? آبریز کشف رود، بین رشته‌کوه‌های بینالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود 1050 متر (حداکثر 1150 متر و حداقل 950 متر) است.[3] Compass rose pale.svg سرخس کلات چناران Compass rose pale.svg سرخس شمال نیشابور و چناران شرق مشهد غرب جنوب تربت جام فریمان نیشابور زمین‌شناسی دشت مشهد به صورت دره‌ای وسیع دارای ابعادی به طول بیش از 100 کیلومتر و عرض متوسط حدود 25 کیلومتر و وسعت حدود 2500 کیلومتر مربع است. دشت مشهد با مختصات طول جغرافیایی ´21:°58 تا ´08:°60 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ´40:°35 تا ´03:°36 درجه شمالی در حوضه? آبریز رودخانه? کشف‌رود در خراسان رضوی قرار دارد. از میان سازندهای موجود در این دشت، سازند مزدوران (سازند دوران دوم) در رابطه با منابع آب زیرزمینی حائز اهمیت است. این سازند که از رسوبات سخت کربناته تشکیل شده، به دلیل وجود فضاهای خالی کارستی قادر است سفره‌های آب زیرزمینی را به وجود آورد. از جمله منابع آب سطحی این دشت نیز می‌توان به خود رودخانه? کشف‌رود اشاره کرد. این رودخانه در گذشته دارای آب زیادی بوده‌است؛ ولی در حال حاضر به علت پایین افتادن سطح آب زیرزمینی و در نتیجه قطع شدن زهکش‌ها تنها در مواقع سیلابی شدید، مقداری آب از سرشاخه‌های آن وارد می‌شوند.[46] اقلیم مشهد به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در منطقه? مرزی بین شمال و جنوب خراسان قرار دارد و هم‌چنین تداخل جبهه‌های مختلف آب و هوایی، دارای آب و هوا و خصوصیات ویژه? اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد-نیشابور، جزء اقلیم سرد و خشک و قسمتی از دشت مشهد-قوچان، نیمه خشک و سرد و بخش کوچکی از بلندترین ارتفاعات رشته‌کوه‌های بینالود و هزار مسجد جزء اقلیم مرطوب سرد است و در مجموع شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است.[47] وزش بادها در شهر مشهد بیشتر در جهت جنوب شرقی به شمال غربی است. بیشینه? درجه حرارت در تابستان‌ها 43 درجه بالای صفر و کمینه? آن در زمستان‌ها 23 درجه زیر صفر است.[48] میانگین دما و بارش برای آب و هوای مشهد در سال 2014 میلادی ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر منبع: سرویس اطلاعاتی آب و هوای جهان[49] زمین‌لرزه مقایسه? نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط سرخ‌تر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است. منطقه? خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعال‌ترین مناطق زمین‌لرزه‌خیز کشور بوده‌است. آمار چهل سال گذشته نشان می‌دهد که بیش از نیمی از قربانیان زمین‌لرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل می‌دهند.[50] زلزله‌های زیادی در مشهد رخ داده که حدود 14 واقعه متعلق به سال‌های 1008، 1052، 1053، 1059، 1077، 1084، 1087، 1118، 1119، 1214، 1232، 1236، 1254، 1274 ه.ق. در کتب تاریخ به ثبت رسیده‌است. در پانزدهم ربیع‌الثانی سال 1084 ه.ق. به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی زمین‌لرزه? ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد حرم علی بن موسی الرضا، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار کشته شدند.[51][52] یکی از گسل‌های مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامه? گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشف‌رود منشعب شده و با امتداد شمال غرب-جنوب شرق از گوشه? شمالی مشهد عبور می‌کند. در گزارش شماره 72 سازمان زمین‌شناسی این گسل تحت عنوان گسل توس نامیده شده‌است. در گزارش مزبور ادامه? گسل به سمت شمال شرق که توسط آبرفت پوشیده شده به صورت گسل احتمالی نشان داده شده‌است. هم‌چنین بربریان و همکاران، کانون سطحی زلزله? تاریخی 1598 مورخ 3 ژوئیه? 1973 با بزرگی 6/6، اول آوریل 1678 و 26 فوریه 1883 را در مجاورت گسل احتمالی توس مشخص نموده‌اند.[53] جمعیت‌شناسی تغییرات جمعیت مشهد بین سال‌های 1335 تا 1385 هجری شمسی[54] شهر مشهد، در سده? اخیر از رشد جمعیت بالایی برخوردار بوده‌است. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال 1335 انجام گرفت، این شهر، با 241?989 نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال 1345، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال 1355، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال 1390، همین جایگاه را داشته‌است.[54] بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 خورشیدی، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر 2?766?258 تن بوده‌است.[1] قومیت نظرسنجی سال 1389 طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال 89 انجام داد و بر اساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان 288 شهر و حدود 1400 روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونه‌گیری شد در مشهد به قرار زیر بود:[56] اقوام کلانشهر مشهد قومیت درصد فارس 93?5? ترک 3?4? شمالی 0?5? کرد 1?5? عرب 0?5? سایر 0?5? در مشهد جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. این مهاجران بیشتر پس از حمله? شوروی سابق به افغانستان و هم‌چنین ظهور طالبان و متعاقب آن حمله به افغانستان توسط آمریکا و نیروهای ناتو، به ایران مهاجرت کردند. در خلال سالهای 1358 تا 1360 جمعیتی قریب به 5?000?000 نفر به صورت گروهی به کشور و به تبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حمله? آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و 2?500?000 میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند. از طرف دیگر، هم‌زمان با آغاز جنگ ایران و عراق جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و ناآرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آنها به دلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی به ویژه شهر مشهد و سایر شهرستان‌های استان (مانند نیشابور) اسکان یافتند و بسیاری از آنها با زنان ایرانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده‌اند. بر اساس طرح جامع سرشماری و شناسایی اتباع خارجی در سال 1379–1380 جمعیتی در حدود 142?000 نفر تبعه افغانی، 13?900 نفر تبعه عراقی و 100 نفر سایر ملل در استان خراسان رضوی شناسایی شدند. هم‌اکنون بر اساس آمارهای موجود قریب به 60?000 نفر دانش‌آموز تبعه خارجی که 90درصد آنها را اتباع افغانستان تشکیل می‌دهند در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند.


معرفی جاذبه های دیدنی مشهد

مشهد

جاذبه های مشهد

آرامگاه فردوسی

آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در میان باغی مصفا به فاصله 20 کیلومتری شمال شهر مشهد واقع شده است.

ساختمان فعلی آرامگاه از شیوه معماری هخامنشی به ویژه آرامگاه کوروش الهام گرفته است. نمای بیرونی بنا شامل عناصر تزئینی هخامنشی به خصوص ستون ها و سرستون ها است و اشعاری که بر اضلاع چهارگانه بنا نگاشته شده از حکیم فردوسی و معرف اندیشه و شخصیت وی می‌باشد. بخش فوقانی بنا بصورت مجوف و توخالی ساخته شده و فضای داخلی آن نیز علاوه بر الهام گرفتن از معماری دوه اشکانی شامل 20 ستون مرمری در پائین و 8 ستون در بخش فوقانی است. در بخش هایی از آرامگاه نیز دیوارنگاره‌هایی از فریدون صدیقی نصب گردیده که نمایش صحنه هایی از روایات شاهنامه است.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

جاذبه

موزه آرامگاه نادری

موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه نادرشاه افشار در دو تالار به منظور معرفی آثار تاریخی این دوره شکل گرفته است. چشم‌انداز خارجی بنا تندیس نادرشاه سوار بر اسب به همراه تنی چند از سربازانش بر فراز یک حجم سنگی مرتفع توسط مجسمه ساز شهیر ایرانی زنده یاد استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شده است.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

تالار شماره 1: این تالار به انواع سلاح‌های دوره افشاریه، تابلوهای نقاشی از نادر و صحنه های جنگ،‌ وسایل سوارکاری مانند زین سو برگ اسب از دوره افشاریه تا قاجاریه، چند نسخه خطی ساز جمله تاریخ جهانگشای نادری و دو شمشیر متعلق به نادر اختصاص دارد که روی یکی کلمه السلطان نادر حک شده و روی دیگر یک بیت شعر طلاکوب شده است. این شمشیر در دشت مغان به سال 1148 هجری در روز تاجگذاری نادر از طرف ملت ایران به وی هدیه شده است.

تالار شماره 2: این تالار در سال 1373 به مجموعه اضافه شد و در آن انواع سکه ظروف و دیگر اشیای اهدایی از دوره صفویه تا معاصر به نمایش درآمده است.

بقعه پیرپالاندوز

پیر پالاندوز که نام اصلی اش شیخ محمد عارف کارندهی است از عارفان سده دهم هجری و اهل روستای کارنده یا کارده درنزدیکی مشهد بود و به سبب شغل خود یعنی پالاندوزی بدین نام مشور شد. او در خط ثلث نیز تبحر فراوان داشت و امروزه بخش هایی از یک قرآن که باخط این عارف وارسته نوشته شده است باقی است.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

 

روستای ییلاقی جاغرق

روستای ییلاقی جاغرق در 21 کیلومتری جنوب غربی مشهد و در فاصله 7 کیلومتری جنوب غربی طرقبه واقع شده است و به روستاهای عنبران، طرقدر، کردینه، تغاره و شاندیز محدود می شود. جاغرق دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است و زمستان های سرد و تابستان های معتدل دارد. اقامت‌گاه های موقت و رستوران هایی نیز در حاشیه رودخانه یا به صورت جزیره در بخش های مختلف دره احداث شده که در فصل تابستان محلی مناسب را برای استراحت و تفریح گردشگران و دوستداران طبیعت مهیا کرده است.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

روستای تاریخی پاژ

روستای پاژ در پانزده کیلومتری شمال شهر مشهد در تقاطع جاده کارده به کلات نادری واقع شده است به استناد متون تاریخی و ادبی بر جای مانده این روستا زادگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی است.

روستای فعلی پاژ دارای 800 هکتار مساحت است که از مجموع آن حدودا 4 هکتار به بخش مسکونی اختصاص یافته است بخشی از فضای مسکونی روستا در میان آن و بقیه بر روی تپه‌ای موسوم به قلعه بلند مکانی که بنظر می‌رسد در گذشته محل اصلی و هسته مرکزی دهکده پاژ بوده قار دارد زیرا پیرامون آن تا چندی قبل خندقی وجود داشت که جهت ممانعت از پیشروی مهاجمین آن را پر از آب می‌نموده‌اند بجز تپه موجود در فاصله تقریبی پانصد متر از پشته اولیه بلنددیگری نمایان است که در نزد اهالی به قلعه کهنه پاژ معروف است سفال های رنگارنگ و لعابدار پارکنده بر روی این بلندی نشانه ای از تداوم مدنیت پاژ در سدهای اولیه بعد از اسلام تا قرن نهم و دهم هجری است.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

گنبد هارونیه

تنها اثر بر جای مانده از توس قدیم بنای آجری است معروف به گنبد هارونیه که در دهه های اخیر به همت انجمن آثار ملی و میراث فرهنگی خراسان مرمت و باز سازی شده است. مردم این بنا را زندان هارونیه می نامند. این بنا مشتمل بر یک فضای وسیع مربع گنبد دار به ارتفاع حدود25 متر و وسعت 12*12 متر است در انتهای بنا سه حجره با اتاقک با تزئیناتی شامل گچبری قرار دارند تزئینات خارجی آن منحصر به قاب های عمودی و ستون نماهای طرفین ورودی می باشد.

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

غار مغان

این غار دارای دو دهانه می باشد یکی رو به شمال به ابعاد 6 متر در 2 متر و دیگری رو به شرق به ابعاد 12?5 در 3 متر است تا حدود 50 متر فضای داخل غار روشن است عرض ورودی در ابتدا 19 متر و ارتفاع آن در شروع 4 و تا 12 متر ادامه دارد در بعضی از نواحی از سقف غار آب می چکد در فاصله 110 متری به استلاکمیت دو قلو می رسیم در فاصله 120 متری از ابتدای غار با تنگه ای به عرض 4 متر مواجه می شویم رو به سمت غرب به ابتدای تالار دوم می رسیم تالار اول با طول 246 متر و عرض بین 11 تا 33 متر وارتفاع حدود 9 متر بزرگترین تالار در بین غارهای استان می باشد. تالار دوم به طول 29 متر و عرض 10 متر و ارتفاع 7متر می باشد. بعد از یک سر بالایی به دو حفره غربی و جنوب غربی به طول 19 متر می رسیم که هر دو به تالار سوم منتهی می شود که البته مسیر غربی بهتر و ساده تر است. تالار سوم 12 متر طول ، 7متر عرض و 6 متر ارتفاع دارد . در مقابلمان یک صخره 5متری و یک راه گربه رو در سمت راست دیده می شود. برای عبور از این قسمت نیاز به طناب و حمایت همراهان داریم . بعد از عبور از این قسمت به تالار چهارم می رسیم این تالار از طول 23 متر ، عرض 8متر و ارتفاع 6متر بر خوردار است . پس از طی حدود 23 متر به دو راهی شرقی و غربی می رسیم که طول هر کدام 17 متر است که پس از عبور از آن به یک تالار زیبا خواهیم رسید . که داخل آن یک برکه به عمق 20 تا 40 سانتی مترو ابعاد 5×4 متر می باشد . که البته آب ان غابل شرب نمی باشد .

مشهد,جاهای دیدنی مشهد,جاذبه های گردشگری مشهد

زمان لازم برای پیمایش غار مغان 2 تا 5/2 ساعت طول می کشد برای رسیدن به دهانه غار از روستا 5/1 ساعت وقت لازم است و برگشت هم حدود یک ساعت به طول می انجامد بازدید کنندگان این غار لازم است کفش و لباس مناسب ، چراغ قوه ، آب شرب به همراه داشته باشند و حتما یک راهنمای متخصص آنها را هدایت کند


معرفی آرامگاه فردوسی مشهد

آرامگاه

آرامگاه فردوسی (گشایش:1313/1934م)، جای‌دفن ابوالقاسم فردوسی در توس است. به‌دست هوشنگ سیحون بر پایه? طرح پیشین کریم طاهرزاده بهزاد، با کمی تغییرات در ابعاد و اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی شد. سرکار و معمار مجری ساختمان حسین لرزاده و حسین حجارباشی زنجانی و تقی درودیان مباشر ساخت این بنا بودند.

 

خصوصیات معماری بنا

ساختمان کنونی آرامگاه در سال 1313 هم‌زمان با آیین‌های هزاره فردوسی گشایش یافت. . آرامگاه که به شکل بناهای پرسپولیس و مقبره کورش در پاسارگاد ساخته شده است از سه قسمت تشکیل شده است که اولین بخش آن، میانی‌ترین بخش است و از سنگ قبری از جنس مرمر به ابعاد 1?5×1 متر و حدود 0?5 متر ارتفاع تشکیل شده است و در مرکز در سکوی مرمری قرار گرفته است. بخش دوم شامل تالاری مربع شکل است که از سنگ مرمر ساخته شده و داخل آن با کاشی تزئین گشته است و چهار ستون بلند با دو سر ستون بزرگ در چهارگوشه این تالار موجود می‌باشد و تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد گشته است که ویژگی‌های پرسپولیس را بیشتر به یاد می‌آورد و سومین بخش محوطه پلکانی پوشیده از سنگ مرمر است که اتاق روی آن قرار گرفته است و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک گشته است که حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگ‌های بنا و قبر را انجام داده است و سنگ نوشته‌های آرامگاه را که به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی می‌باشد از آثار طاهرزاده است.

پس از کودتای سوم اسفند ماه سال 1299 خورشیدی، در سال 1301 خورشیدی، گروهی از رجال سیاسی-فرهنگی و علاقه‌مند به هنر ایران، برای حفظ و نگه داری و تعمیر ساختمان‌های تاریخی و پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهنگی و هنری ایران، گرد هم آمدند و جمعیتی به نام «انجمن آثار ملّی» را تشکیل دادند. از اقدامات اولیه? انجمن آثار ملّی، طرح ساخت آرامگاه فردوسی بود. کریم طاهرزاده بهزاد، طرح آرامگاه فردوسی را پیشنهاد کرد و این طرح در سال 1313 خورشیدی افتتاح شد. به علت ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، محاسبه نکردن دقیق و بی‌اطلاعی از وضعیت آب‌های زیرزمینی ناحیه? طوس، ساختمان از همان نخستین سال‌ها، شروع به نشست کرد و پس از 30 سال، هوشنگ سیحون با حفظ طرح اولیه و الحاقات جدید، بنایی جدید پیشنهاد کرد. در طرح جدید هوشنگ سیحون نمای اصلی مقبره حفظ شد، اما در فضاهای داخلی تغییرات بسیاری انجام گرفت.
جایگاه کنونی
تندیس رستم، رونمایی شده در 25 اردیبهشت 1392

مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در 20 کیلومتری شمال غربی شهر مشهد، در مسیری منشعب از راه عمومی مشهد به کلات نادری، نزدیک به شهر تاریخی طابران و بقعه تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاژ زادگاه فردوسی که امروزه فاز نامیده می‌شود در 28 کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی قرار دارد.

در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرح‌هایی برای گسترش و بهسازی آرامگاه حکیم در دست اقدام دارد که در همین زمینه زمین‌ها و ساختمان‌های اطراف آرامگاه به تملک این سازمان در می‌آیند و هرگونه ساخت و ساز تازه در حریم آرامگاه کلاً ممنوع می‌باشد. با این حال متأسفانه وزارت نیرو در سال 1386 با نصب دکل‌های بزرگ انتقال نیروی برق دورنمای آرامگاه فردوسی را مخدوش کرده که موجب برانگیختن اعتراض عمومی گردید.
تاریخچه ساخت و بازسازی
آرامگاه فردوسی، سال 1310 تا 1313
نمای جلوی آرامگاه فردوسی
بلیت بخت‌آزمایی برای تکمیل ساختمان آرامگاه فردوسی، مربوط به جشن هزاره فردوسی، سال 1313 شمسی. روی این بلیت، تصویری از آرامگاه فردوسی و شعری از این شاعر چاپ شده است

چنان‌که مشهور است، پیکر فردوسی را به دلیل شیعه بودن فردوسی به گورستان راه ندادند و ناچار او را در باغ خودش درون شهر طابران توس، نزدیک به دروازه? شرقی رزان به خاک سپردند. خاک جای او زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و با آنکه بارها آن را با خاک یکسان کردند از نو ساخته می‌شد. خبری نه چندان موثق ساختن اولین بنا بر گور ابوالقاسم فردوسی را به سپهدار توس در زمان فردوسی، یعنی ارسلان جاذب سپهدار توس نسبت داده، که ذکر او در دیباچه شاهنامه آمده‌است.

صد سال پس از مرگ فردوسی در 510 نظامی عروضی گور شاعر حماسه سرای ایران در باغی متعلق به خود شاعر زیارت کرد، و ششصد سال بعد هنگامی که عبیدخان ازبک به تیشه? تعصب آن را ویران کرده بود قاضی نورالله شوشتری به شرف زیارت آن نایل آمد. بعدها در 1302 ه‍. ق که میرزا عبدالوهاب خان شیرازی نصیرالدوله (آصف‌الدوله) والی خراسان بود، به دستور آن مرد ادب‌دوست گورجای فردوسی به قرائن و آثار و علائمی، در باغی درون طوس تعیین گردید و بنایی آجری بر آن ساخته شد.

بعد از جنگ جهانی اول که شور و احساسات ملی در ایران بالا گرفته بود، در مجامع و مطبوعات قدرشناسی از فردوسی و لزوم بنای شایسته‌ای بر سر خاک او مطرح گردید. ملک‌الشعرا بهار که طوس را زیارت کرده و تنها سکویی بی سقف و دیوار به‌جای بنای آصف‌الدوله یافته بود، در 1299 در هفته‌نامه? نوبهار خود مقاله‌ای در لزوم بنای آرامگاه نوشت. پس از تأسیس انجمن آثار ملی در سال 1301، به همت محمدعلی فروغی رئیس انجمن کوشش‌هایی برای ساختمان آرامگاه آغاز شد. چون نیت این بود که آرامگاه شاعر بزرگ ملی به هزینه? مردم و نه از بودجه? دولت ساخته شود، در 1304 با نشر بیانیه‌ای از مردم خواستند که اعاناتی برای این منظور به حساب انجمن پرداخت نمایند.

در اردیبهشت سال 1305 کیخسرو شاهرخ که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود، مأموریت یافت به همراه گروهی از طرف انجمن برای تعیین محل دقیق خاکسپاری فردوسی از تهران به شهر طوس سفر کنند. پس از جستجو در باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه، تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و آن همان مدفن فردوسی بود.آندره گدار رئیس اداره باستان‌شناسی، مقبره را به شکل اهرام مصر طراحی کرده بود و ساخت این طرح در مراحل اولیه پیش رفته بود ولی با مخالفت ذکاءالملک فروغی این طرح تخریب شد تا به جای آن مقبره‌ای به سبک ایرانی هخامنشی ساخته شود. طراحی این مقبره بر عهده حسین لرزاده گذاشته شد. اشعار کتیبه‌ها به خط استاد عمادالکتاب نوشته شده و سپس بر سنگهای نما انتقال داده شده. ساختمان آرامگاه در سال 1311 آغاز و در مدت 18 ماه به پایان رسید و برای جشن هزاره فردوسی در سال 1313 آماده شد. برای تأمین کسری هزینه 160هزار برگ بلیت بخت‌آزمایی ده ریالی چاپ و از طریق شعبه‌های بانک ملی ایران توزیع شده بود.

مساحت ساختمان 945 متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. اما از آنجا که در طراحی بنا محاسبات فنی دقیق لازم به عمل نیامده بود، بویژه به سبب عدم محاسبه? مقاومت خاک و مصالح پی، ساختمان آرامگاه از همان سال‌های نخست شروع به جذب رطوبت و نشست کرد. تعمیرات و مراقبت‌های سی‌ساله هم کارگر نیفتاد، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح شد. به دستور انجمن آثار ملی در سال 1343 بازسازی بنا با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال 1347 به انجام رسید.

بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی بود، اما داخل آن کوچکتر و کم‌عمق‌تر و دارای دو ورودی کم‌عرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی، که سعی شده در ظاهر کاملاً شبیه بنای پیشین باشد دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتون و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میان‌تهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشی‌کاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دوره? هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقه? توس نماسازی شد. هیئت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی می‌کند.

اینک باغ آرامگاه که حدود شش هکتار مساحت، و یک موزه و کتابخانه دارد، سالانه بیش از یک میلیون زائر و شیفته? فردوسی را می‌پذیرد. موزه در گذشته، چایخانه سنتی و مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان بود ولی بعدها در سال 1361 با کشف آثار باستانی در شهر قدیم توس و همچنین اهدای اشیای تاریخی توسط افراد مختلف به موزه مبدل گشت.با این همه فضلای اهل ادب ایران این مجموعه را درخور شأن رفیع فردوسی نمی‌دانند و در صدد توسعه و آبادی آنند.